دنیای اینترنت، دنیای شگفتانگیزی است. جهانی مملو از چیزهای رنگارنگ و متنوع. ادب و هنر، سینما، درد دل، تبلیغات، نامههای الکترونیکی، سرگرمی، موسیقی و ترانه، ورزش، علم و تکنولوژی، عرضة کتاب، سیاست، نمایش و فروش انواع کالاها، عکس و خبر و غیره و غیره.
همه و همه در این دنیای پر شر و شور، جایی برای خود باز کردهاند. در این دنیای مجازی، طبیعی است که هر از گاهی شاهد شوخیها و وبسایتهای سرکاری و فریبآمیز و شایعههای پوچ باشیم.
شاید خیلی از شما در چند هفتة اخیر، شاهد دریافت ایمیلهایی بودهاید که مدعی وجود نوعی موجودات زندة مصنوعی هستند که به طریق ژنتیکی تولید شدهاند. در این ایمیلها ادعا شده است که این عروسکها و اسباببازیهای زنده، پستانداران عقیمشدهای هستند که به کمک علم مهندسی ژنتیک ساخته شدهاند.
این عروسکها ترکیبی از ژنهای خرگوش، شامپانزه و خوکاند. همچنین ادعا شده است که این اسباببازیها با استفاده از القای خواب زمستانی در جعبه نگهداری میشوند و این جعبه، ضربان قلب و میزان تازگی آن را نشان میدهد. همة این ایمیلها از مبدأ واحدی نشأت میگیرند و آن وبسایتی است به نام Genpets (به معنی حیوانات خانگی ژنتیکی) با آدرس www.genpets.com.
بنا به ادعای این وبسایت، دو مدل از این اسباببازی زنده ساخته شده است؛ یکی با طول عمر یک سال و دیگری با طول عمر سه سال. ژن پتها یا همان عروسکهای زنده، طوری طراحی شدهاند که بیشتر شبیه یک بچة انسانیِ تازه به دنیا آمده هستند و لذا گسترة حرکات آنها به نسبت محدود است.
در این وبسایت، تأکید شده است که به ژن پتها به دیدة عروسکهای زنده نگریسته شود. قیمت این موجودات هنوز مشخص نیست و تنها به صورت آزمایشی در اختیار اعضای شرکت قرار گرفتهاند. این موجود، طوری ساخته شده است که حرکات محدودی مانند یک نوزاد داشته باشد.
مدفوع بسیار مختصری دارد و به غذای کمی احتیاج دارد. قدی حدود 20 سانتیمتر و قطر 7 سانتیمتر دارد. جثهاش از اینبزرگتر نمیشود. کاملا درد را حس میکند، لیکن قادر به تولید اصوات بلند نیست.
دارای خون، عضله و استخوان است. بعد از خروج از جعبه، ظرف بیست دقیقه بیدار میشود و چشمهایش را باز میکند. این موجودات جالب و شگفتانگیز به باتری برای شارژ احتیاج ندارند. ژن پتها خیلی کم دارای رشد مو هستند، فقط مقدار اندکی موی زیر بغلشان رشد میکند.
ژن پتها در زودترین حالت ممکن برای فروش به بازار عرضه خواهند شد. همانطور که اشاره شد، آنها در بسته بندیشان کاملا رشد یافته هستند و دیگر بزرگ نمیشوند.
ژنپتها قادر به صحبتکردن نیستند؛ ولی برای سهولت و آسانی استفادة صاحبانشان، تارهای صوتی محدودی دارند. آنها قادر به ایجاد بعضی اصوات هستند. ژن پتها درد را نیز حس میکنند.
اما چون تارهای صوتی محدودی دارند، وقتی مورد آزار قرار بگیرند، نمیتوانند سر و صدای زیادی ایجاد کنند. ژن پتها پستاندارانی واقعا زندهاند که قادر به تنفساند.
اگر شما قسمتی از بدن آن ها را ببرید، مانند هر حیوان دیگری، از بدنشان خون میآید و اگر با آنها بدرفتاری شود، مانند هر حیوان دیگری خواهند مرد. ابزارهای الکترونیکی فقط در داخل بستة پلاستیکی هستند و برای تأمین نیازهای اساسی حیاتی این موجود تعبیه شدهاند. در خارج از بستة پلاستیکی، ژن پتها موجوداتی کاملا ارگانیکاند.
سؤال، این است که اگر آنها موجودات زنده هستند، چرا داخل یک پکیج پلاستیکیاند؟ در پاسخ گفته شده است که آنها طوری طراحی شدهاند که برای فروش در قفسههای فروشگاهها گذاشته شوند، نه در مغازههای سنتی فروش حیوانات خانگی.
برای همین است که آنها در پکیجهای پلاستیکی بستهبندی شدهاند. لیکن برخلاف دیگر موجودات زنده، ژن پتها قادر به تکثیر و تولیدمثل نیستند. ژن پتها قادر به بازشناسی مالکان و صاحبانشان نیز هستند. پس از بیدار شدن از خواب به مالکشان میچسبند و برای باقیماندة چرخة زندگیشان شخص مزبور را بازشناسی میکنند. ژنپتها که در داخل پکیج، چشمانی بسته دارند، پس از بیرون آوردنشان از پکیج، ظرف حدود بیست دقیقه به آرامی از خواب بلند میشوند.
ژنپتها توانایی حرکت محدودی دارند و لذا بیشتر شبیه یک نوزاد تازه به دنیا آمده عمل میکنند تا یک بچه بالغ. لذا باید از یک ژن پت، بیشتر انتظار لولیدن و جنبیدن داشت تا خزیدن یا چهار دست و پا راه رفتن. نباید زیاد انتظار داشت که آنها روی دو پا راه بروند و یا چهار دست و پا حرکت کنند. آنها گاز نمیگیرند و نیش نمیزنند، هر چند «بیوجنیکا» که کمپانی زیستمهندسی تولید ژن پتهاست، اسباب و آلات دورانداختن دندانشان را نیز به معرض فروش میگذارد.
سرانجام باید گفت که ژن پتها در درون بستههای پلاستیکی تنفس میکنند! این کار از طریق منافذ و سوراخهایی در کنارههای بسته انجام میگیرد که اجازة عبور هوا را میدهد.
نسخة اصلی اولیة ژن پتها و نیز ژن پتهای پرورش یافتة دیگر با استفاده از فرایندی موسوم به «خرده تزریق تخم بارور» (Zygote Micro Injection) تولید شدهاند.
پس از آن، ژنپتها در مزرعههای آزمایشگاهی پرورشی و امدادی مخصوصی بزرگ میشوند. «خرده تزریق تخم بارور» به سرعت در حال تبدیل شدن به روشی محبوب و مورد علاقه برای ترکیب DNAها یا قرار دادن پروتئینهای خاصی از نمونههای مختلف است.
از همه قابل توجهتر، این روش در سال1997 برای به هم جوش دادن موشها با چتر دریایی زیست تاب (فسفر افکن) (bioluminescent) استفاده شده و از آن زمان برای تولید خرگوشها، خوکها، ماهیها و میمونها مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. از آن زمان، DNA انسان به شامپانزه و عنکبوت به گوسفند تزریق شدهاند و حالا Genpetها رسیدهاند.
مطالب و اطلاعات فوق در مورد ژنپتها همه از وبسایت www.genpets.com گرفته شده است. اما واقعیت امر چیست؟ یک وبسایت سر کاری که تکنولوژی و دانشی مربوط به حدود 150 سال بعد را به زمان حاضر منسوب میکند.
بنا به محاسباتی که در بیوفیزیک محاسباتی انجام شده است، ما تازه در اواسط قرن بیست و دوم قادر خواهیم بود به دانشی جزء به جزء از DNA دسترسی پیدا کنیم که امکان تولید این گونه موجودات را فراهم آورد. اطلاعات و دانش ما نسبت به ابر مولکول DNA و نیز هزاران مولکول پیچیدة دیگر در هستة سلول، در قیاس با دانشی که بتواند به ما امکان انجام پروژههایی نظیر Genpets را بدهد، به غایت اندک و ناچیز است.
به علاوه، انجام این کار، به تکنولوژی و فنآوری پیچیده و پیشرفته و عظیمی احتیاج دارد که در شرایط کنونی و با توجه به اوضاع و احوال فعلی علم مهندسی ژنتیک که میتوان رصد کرد، دور از دسترس و بهرهبرداری به نظر میرسد. دانش کنونی ما از DNA و ژنهای قد و نیم قد و رنگ و وارنگ آن، کمتر از یک هزارم آن مقداری است که برای شناخت کامل DNA و کارکرد هر یک از ژنهای آن لازم است.
وبسایت مزبور، حاصل هنرنمایی و شیرینکاری مجسمهساز و پیکرتراش و برنامهنویس کامپیوتری 24 سالة کانادایی ، آدام براند جس (Adam Brandejs) است. برای اطلاعات بیشتر در مورد این هنرمند ماجراجو و خلاق میتوانید به وب سایت www.brandejs.ca مراجعه کنید. برای چک کردن اخبار اینترنتی و شایعههای متداول دنیای مجازی، یک مرجع خوب، وبسایت www.snopes.com است. شایعه و شوخی فریبآمیز Genpets در این وبسایت، مورد بررسی قرار گرفته و کذب بودن آن خاطرنشان شده است.
براند جس خود میگوید: «من در این واقعیت، تأمل و درنگ میکنم که تکنولوژی، کجا و چگونه و به وسیله چه کسی مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت.» او این را خلاصة پیام این مجسمه میداند و در عین حال، خاطرنشان میکند که او ضد رشتة زیستمهندسی (bioengineering) نیست.
عشقاش واقعی است خودش نه
گفتیم که Genpetها واقعی نیستند. یعنی زنده نیستند. صرفا عروسک و مجسمهاند که هنرمندانه طراحی و ساخته شدهاند.
اما فرض کنید که Genpetها طوری ساخته میشدند که مو لای درزشان نمیرفت. یعنی بسیار طبیعی و بسیار خوشساخت، با قابلیتهای رفتاری بسیار پیچیده نظیر آدمی و بسیار انسانگونه.
فرض کنید که رفتار آنها به حدی شبیه رفتار انسانها باشد که تمایز آنها با نوع آدمی، اگر نگوییم که غیرممکن، بسیار سخت و دشوار باشد. توجه داشته باشید که این فرض به هیچ وجه فرض بعید و دور از دسترسی نیست و چه بسا در آیندة نزدیک (ظرف مدت حدود 50 سال آتی) بتوان به آن جامة عمل بخشید.
در این صورت در مورد Genpetها چه میتوان گفت؟ آیا هنوز هم غیرواقعی یا بهتر بگوییم غیرزنده و بیجاناند؟ یا واقعی و زنده، هر چند مصنوعی و حاصل یک سنتز مکانیکی ـ الکترونیکی؟ آیا این موجودات قادر به «درک» هستند؟ آیا احساس دارند؟ آیا میتوانند فکر کنند؟ آیا صاحب عواطفند؟ آیا تشخص و هویت دارند؟ به زبان فلسفیتر، آیا این موجودات صاحب شعور (Consciousness) هستند؟ آیا ذهن (Mind) دارند؟
این سؤالات و سؤالاتی شبیه به این، آدم را بیاختیار یاد بعضی فیلمهای سینمایی میاندازد، بهخصوص بعضی فیلمهای علمی ـ تخیلی. مثلا ET ساختة اسپیلبرگ یا نمونة گویاتر، فیلم «2001 یک ادیسة فضایی» ساختة استنلی کوبریک. آیا ET که از فضا آمده بود، دارای عواطف و احساسات بود؟ آیا Hal-9000 در فیلم سینمایی ادیسه کوبریک صاحب تشخص و هویت بود؟ حتی در فیلم سینمایی ترمیناتور 2 میتوان ردپایی از این چالش فلسفی را آشکار نمود.
چقدر گریة پسر بچه و مادر در آخر فیلم سینمایی ترمیناتور 2 به خاطر خودکشی یک روبات موجه و منطقی است؟ این پارادوکس در هیچ فیلمی به اندازة فیلم AI اسپیلبرگ نمود و ظهور ندارد. در Tag Line (شعار تبلیغاتی) این فیلم آمده است: «دیوید 11 ساله است. او 60 پوند وزن دارد. قد او 4 پا و 6 اینچ میباشد. او موهای قهوهای دارد. عشقش واقعی است، ولی خودش نه.»
قهرمان فیلم AI یک پسر بچة یازده ساله است که برای همیشه در همین سن خواهد ماند. چون یک روبات است، یک هوش مصنوعی که طراحی شده تا کارهای یک پسربچه را انجام دهد و هرگز بزرگ نشود. این شما را یاد ژنپتهای خودمان نمیاندازد؟ گیرم با شمایلی زشتتر؟ یعنی ممکن است روزی این رؤیای انسان تبدیل به واقعیت شود؟
با چه روحیهای حال میکنید؟
در کاتالوگ شرکت بیوژنیکا اطلاعات مفصلی راجع به اسباببازیشان آمده تا همه چیز واقعیتر بهنظر برسند. این نمودار هم دارد به انواع مختلف ژنپتها اشاره میکند که شخصیتهای متفاوتی دارند. این مدلها عبارتند از: پهلوان (قرمز)، ماجراجو (نارنجی)، شاد (زرد)، آرام (سبز)، متین (آبی) و متفکر (بنفش).
کی جلوی این چرخ را میگیرد؟
این یادداشت بر فرض درستی ادعای شرکت «عروسکهای زنده» نوشته شده است.
اگر زیادی تکنولوژیزده نباشید یکجور وحشت کابوس مانند همراه با گیجی، اولین حسی است که بعد از پذیرفتن وجود این عروسکها سراغتان میآید. چرا؟
1 ـ دورة میانسالی همسن و سالهای ما میشود حدود سال2030. اوج پیشرفت تکنولوژی و علم ژنتیک. اگر دنیا همین طوری پیش برود ما کلی موجود هوشمند دور و برمان خواهیم داشت.
موجوداتی که مثل ما میتوانند فکر کنند و عقل و شعور دارند. انسان هم نیستند. فکر کنید بنا به مقتضیات زمانه مجبورید حداقل یکی دو تا وسیلة اینچنینی در خانه داشته باشید.
تازه سن و سالی هم ازتان گذشته و دیگر صبر و حوصلة سابق را ندارید. یک چیز زنده که دوروبرتان پرسه میزند و ماهیت واقعیاش هنوز برایتان غیرقابل درک و غیرقابل باور است آزارتان میدهد.
شما دیگر هیچوقت تنها نیستید. هیچ خلوت واقعی(در تمام سطح شهر) وجود ندارد. میخواهید چه کار کنید؟ فرار کنید، پناه ببرید به کوه؟ با چی؟ ماشینی که به محض نشستنتان پشت فرمانش وقت به خیر میگوید حالتان را میپرسد و راجع به مسائل روز با شما گپ میزند.
ممکن است تصویر بالا اغراقآمیز نپذیرفتنی و شبیه فیلمهای علمی ـ تخیلی باشد. ولی کافی است نگاهی به ده سال پشت سرتان بیندازید و وسایلی که در این مدت به زندگیتان اضافه شده است و حالا دیگر آن قدر جزوی از روزمرهگیتان است که نمیتوانید بدون آنها خودتان را فرض کنید.
2 ـ گروههای طرفدار محیط زیست همیشه یک بحث جدی دارند که بشر روی زمین نسبت به طبیعت و خیلی از موجودات زنده دیگر قدمت چندانی ندارد.
با توجه به این قضیه سؤال اساسی این است که این موجود دو پا تا چه اندازه حق دخل و تصرف در طبیعت دارد؟
جدا از نگاه مذهبی و دینی، باز این مسأله هست که چون انسان عقل دارد دلیل میشود که در هر چیزی و هر کاری سرک بکشد؟ و بعد از آن هم اینکه تا کجا میخواهد پیش برود؟ در همین ماجرای عروسکها فکر میکنید برای مثال جایگاه حقوقیشان کجاست؟ یا این که رنج میبرند و عذاب میکشند به چه کسی مربوط است؟ و این که آدمها با چه مجوزی به خودشان اجازه این همه شلنگ تخته انداختنی را میدهند که روی تمام عالم تأثیر میگذارد؟ و در آخر این که میتوانند یا این که میخواهند ثابت کنند که میتوانند، دلیل میشود؟
3 ـ به نظر میرسد که دیگر وقت این شده که ابنا بشر دور هم جمع بشوند و سر جواب سؤالهای اساسیشان به اجماع برسند. سؤالهایی از قبیل «از کجا آمدهام آمدنم بهر چه بود؟» میشود آدمها را از این لحاظ درک کرد چون در طول تاریخ رنج و درد زیاد کشیده ولی هیچوقت آنقدر درگیر مسائل ذهنی نشده بود و به سرش نزده بود.
حالا دنیای جدید را فقط نمیخواهد کشف کند؛ دیوانهوار دنبال تسخیر هر چیزی است که بخواهد تا جایی که بتواند. هایدگر یک تعبیر معروف دارد که میگوید تکنولوژی چرخی است که بشر با دست خودش ساخته و آن را حرکت میداده و کارش را میکرده (و حالش را میبرده) ولی حالا این چرخ در سراشیبی تندی افتاده است و بشر لای پرههای چرخهاست و همراه چرخ میرود...
چارلی چاپلین را در عصر جدید یادتان میآید لای چرخدندهها...؟